بامو سری ۵ گرن توریسمو
یکی از مهمترین شرکتکنندگان این فهرست، بامو سری ۵ گرنتوریسمو بهشمار میرود که در سال ۲۰۰۹ روانه بازار شد. تیم بازاریابی باواریاییها درحالی این فستبک چهار در را تولید کرد که جایی برای ورود آن در بازار نبود.
مینی کلابمن
کلابمن ۲۰۰۷ خودرویی نهچندان محبوب بهشمار میرفت که با مشکلات ویژهای چون جوش آوردن و زمانبندی نامناسب موتور دستوپنجه نرم میکرد و همواره صدای ضربه از زیر کاپوت آن بهگوش میرسید و درصورت نادیده گرفته شدن این مساله از سوی مالک، اتفاقا به موتور خودرو آسیب هم وارد میشد.
فیات ۱۲۴ اسپایدر
فیات تصمیم گرفت خودرویی خوب بهنام مزدا MX-5 را بهروشی ایتالیایی، زشت و کندذهن کند! بدنه بزرگتر (که هدف این کلاس خودرویی نیست)، صدای نامناسب توربو، فرمانپذیری خستهکننده و قیمت بالا جزو مشکلات شناختهشده این خودرو بهشمار میروند. نسخه گرانتر آبارث سبب ایجاد بهبودهای فنی شد؛ اما برای ابعاد نامناسب و قیمت بالای آن کاری نکرد.
لوتوس اروپا اِس
تلاش لوتوس برای تبدیل کردن الیزه به یک GT مانند تلاش برای برآوردن هلو از درخت پرتقال بود؛ بیفایده! حداقل با قوانین طبیعت نمیتوان این کار را انجام داد. قاعدتا لوتوس هم شکست خورد. اروپا S بهلطف بهرهمندی از موتور نهچندان هیجانانگیز واکسهال، بیهویت باقی ماند و تنها خریداران لوتوس را سردرگم کرد.
سیتروئن سی 6
این خودرو شکست نبود؛ بلکه یک موفقیت کامل و آوانگارد بهشمار میرفت. سیتروئن با تولید این خودرو سدان همان چیزی را ساخته بود که در آن مهارت داشت: خودرویی عجیب و غریب که حس راحتی نوشیدن یک نسکافه گرم را بهسرنشینانش منتقل میکرد و بس! قاعدتا نمیتوان از لیوان نسکافه انتظار داشت سریع حرکت کند. مشکل در پیدا کردن دنده ۳، پیچیدگی بیش از اندازه سیستم تعلیق، هزینه نگهداری بالا و قطعات کم از مشکلات این خودرو بودند.
کووینی سی 6 دبلیو
حتما آن دسته از سخنرانیهای انگیزشی را دیدهاید که میگویند: «اگر میتوانی آرزو کنی، پس میتوانی به آن برسی» یا «زندگی آنجا آغاز میشود که از دایره آرامش خود بیرون بیایید». اگرچه اینها جملههایی زیبا هستند اما برای واقعبینی، گاهی هم بد نیست انسان به تصمیماتش شک کند. فقط میتوان گفت ای کاش سازنده C6W هم در تولید آن تجدید نظر میکرد.
سیتروئن سی 3 پلوریل
هرچند میتوانیم تا فردا بنشینیم و انواع مدلهای سیتروئن و رنو را برای حضور در این فهرست بررسی کنیم، اما مدلی چون C3 پلوریل ۲۰۰۳ یک خودرو واقعا مقرونبهصرفه محسوب میشد. بهگفته خود سیتروئن، پلوریل در حقیقت پنج خودرو در یک خودرو بود: یک هاچبک، یک سدان سانروف، یک اسپایدر، یک کابریولت و یک وانت بیسقف. وقتی قیمت ۱۲ هزار پوندی آن را در زمان عرضه در نظر بگیرید، میبینید برای هر خودرو ۲ هزار و 400 پوند بیشتر پرداخت نکردهاید. معامله قرن!
آستونمارتین سیگنت
سیگنت واقعا آستونمارتین نبود؛ در حقیقت یک تویوتا iQ بود که سبیل آستونمارتین را روی لبهایش گذاشت و کتی چرمی به تن کرد!
هدف اصلی معرفی آن هم کاهش آلایندگی محصولات آستونمارتین محسوب میشد.
هوندا سیآر-زد
تنها ویژگی که هوندا در لحظه خلق خودرو اسپرت هیبیرید خود فراموش کرد، افزودن چاشنی اسپرت بود. موتورهای برقی و بنزینی این خودرو رویهمرفته ۱۲۱ اسب متواضع بخار تولید میکردند. CR-Z بهلطف بهرهمندی از گشتاور یک دستگاه آبمیوهگیری میتوانست در حدود ۱۰ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتربرساعت برسد؛ البته برای این کار بهمسیری نسبتا طولانی نیاز دارد.
رنو وِلساتیس
برخی معتقدند ولساتیس یک شکست بهشمار میرفت؛ اما اینطور نیست. یکهزار و 300 دستگاه از این خودرو در بریتانیا بهفروش رسید. در مقام مقایسه به بوگاتی ویرون نگاه کنید که رویهمرفته ۴۵۰ دستگاه از آن فروش رفت؛ نتیجه آنکه ولساتیس چندان هم ناموفق عمل نکرده است.
فولکسواگن فیتون
تجربه نشان داد کسی به خرید یک خودرو لوکس و کشیده با لوگوی فولکسواگن روی کاپوت و صندوق آن علاقهمند نیست. فروش فاجعهبار این سدان هم گواه بر این ادعاست. برخی روی ترحم، فیتون را مهندسیشدهترین شکست تاریخ مینامند.
هامر اِچ 2
میگویند اگر میخواهید کاری را انجام دهید، آن را با عقیده راسخ کامل کنید. هامر H1 در بیکیفیت بودن سرامد بود؛ اما حداقل این کار را برخلاف H2، با اعتمادبهنفس انجام داد.
پژو ۳۰۸ سیسی
فرمانپذیری در حد یک خودرو ابتدایی، طراحی نهچندان دلچسب و سقفی که انگار ۳۰۰ کیلوگرم وزن دارد، بخشی از نکات چشمگیر این خودرو بهشمار میرفتند. با دیدن آن یک سوال به ذهن بیننده خطور میکرد: «چرا؟!»
یوبین پوما
یوبین پوما یک وسیلهنقلیه ۶ متری با پهنای ۲ متری بود که ۳.۵ تن وزن داشت و بهسقف جمعشونده فلزی مجهز شده بود.